جلسه تابستانی شورا با اعضا

سلام دوستان ببخشید که دیر دیر سر میزنم

آخه تابستونه و کم تر فعالیت هست ولی بازم هست به خاطر همینش جای شکر باقیست

بگذریم

چند هفته پیش آقا شهریار مسئول شاخه بشر دوستان تصمیم گرفت جلسه ای با حضور شورای اصلی و تعدادی از اعضا بگذاره که روز اول آقایون و روز دوم خانم ها بودند که به لطف خدا جلسه برگزار شد و با تعدادی از دعوت شدگان در سالن اجتماعات که مکان برگزاری جلسه بود دور هم جمع شدیم و مثل هر جلسه ای پذیرایی هم صورت گرفت.

موضوعات اصلی مطرح شده در جلسه که هدف برگزاری آن بودند عبارتند از:

۱- آشانایی با کانون دانشجویی هلال احمر و شورای اجرایی کانون

۲- شناخت کمیته های کانون دانشجویی هلال احمر 

۳- برگزاری کلاس های آموزشی

که پس از معرفی بندهای ۱و۲ جهت تعیین تاریخ کلاس ها مشورتی با اعضا صورت گرفت که طی آن تصمیم بر برگزاری کلاس های آموزشی «امداد و کمک های اولیه عمومی پایه» از تاریخ پنج شهریور (۱۳۸۹/۶/۵) گرفته شد کلاسی برای آقایان و کلاسی برای خانم ها که البته مطمئنآ بعد از آغاز ترم جدید متقاضیان برای شرکت در سطوح مختلف امداد خیلی بیشتر خواهند بود

البته من و شهریار در مورد طرح اکرام ایتام برنامه هایی داریم که طی جلسه ای با مسئولین استانی قرار شد این برنامه رو در دانشگاهمون هم برگزار کنیم که جزئیاتشو در پست بعدی به صورت مفصل بعد از جلسه فردا یا پس فردا می گذارم

به امید اینکه «هر خانواده یک امدادگر» به حقیقت بپیوندد



بچه های کانون در اردوی چاف

این هم عکس دست جمعی از بچه های کانون که از راست به چپ معرفی می کنم

اولی خودمم (یعنی محمد) - حسین - اسماعیل - سعید - شهریار

راستی اینجا اردوگاه چاف در استان گیلان که برای دوره ی تخصصی رفته بودیم با اینکه زمستون بود و هوا خیلی سرد ولی جاتون خالی خیلی چسبید دور هم خیلی خوش گذشت و خیلی چیزها هم یاد گرفتیم به غیر از سعید که رشته ی آوار بود بقیمون جاده رو انتخاب کردیم

بعدآ مفصل خاطراتشو براتون می گذاریم

دبیر کانون هم حسین عزیز که امروز راهی خونه خدا مکه شد زیارتاش قبول

همین چند روز پیش کربلا بود ها این سید ها از ریسمان الهی دست بردار نیستند راستی دبیرمون آقا حسین هم سید هم قاری قرآن هم ملودی هم گروه سرود و هم نوحه خونی و.... خلاصه از هر انگشتش یک هنر اسلامی می باره دیگه وقتشه...


اولین جلسه تابستانی

سلام دوستان دیروز تو دفتر جدید کانون هلال احمر واقع در ساختمان شماره ۱ جلسه داشتیم

نتیجه کار این شد که برنامه های آموزشی رو از مهرماه شروع کنیم ولی الأنهم جلسه های پیش آموزشی رو اجرا می کنیم بدون اینکه از هلال احمر استاد بگیریم،مگه خودمون مردیم!؟

اثباب کشی

سلام دوستان 

هدف از ساخت این وبلاگ نوشتن خاطرات، اهداف و برنامه های کانون هلال احمر و بچه های دانشگاهمونه

بریم سر اصل مطلب

به نام یزدان پاک

با اینکه الان تابستونه و باد کلاه کسی رو ببره دانشگاهدنبالش هم نمی آد ما با کله می ریم چون حتمآ پر کلاه می شه و کلی کلاه گیرمون می آد

از شوخی گذشته وسط امتحانات بچه های کانون گل کاشتند و اومدن دانشگاه و همه با همکاری هم دفتر کانون رو به اتاق جدیدش منتقل کردیم. ناگفته نماند که این کارا رو در حین برگزاری امتحانات انجام دادیم و همه بهمون چشم غوره می رفتند که سر و صدا نکنیم بعدشم نوشابه ی بد مزه و بستنی که اصلآ با هم جور در نمیان تو رگ زدیمورفتیم پی کار و زندگی مون تا الان

فقط مونده بریم تمیزکاری و مرتب کردن وسایل و شروع به کار

از برنامه های تابستون برگزاری کلاس های آموزشی مقدماتی امداد و نجات رو در اولویت قرار دادیم که اگه خدا بخواد از هلال احمر یک مربی توپ بگیریم و بندازیم به جون این امدادگران آینده

راستی یادم نره بعدآ خاطرات گذشتمونو بنویسم که عالمی داشتیم مخصوصآ تو اردوی آموزشی چاف

پس بدرود تا روزی دگر و خاطره ای دگر


محمد(عضو کوچکی از جمع گرم و صمیمی کانون)


شروع



سلام دوستان به زودی این وبلاگ در غالب فعالیت های بچه های کانون دانشجویی هلال احمر دانشگاه آزاد بجنورد شروع به کار می کنه

منتظر ما باشین